توان ریسک‌پذیری

 

مارک زاکربرگ، موسس فیسبوک می‌گوید: ریسک نکردن تنها استراتژی‌ای است که حتما با شکست روبه‌ر و می‌شود. اما همه افراد هم مانند او فکر نمی‌کنند. اگرچه همه انسان‌ها در طول زندگی خود ناچار می‌شوند دست به ریسک‌ بزنند، اما بزرگی و کوچکی‌اش بسته به روحیه و خصوصیات اخلاقی‌شان متقاوت است. با این وجود ویژگی مشترک تقریبا تمامی افراد موفق در ریسک‌پذیریشان است. برخی انسان‌ها همواره به دنبال ریسک هستند و از آن هیچ هراسی ندارند، در مقابل عده‌ای دیگر تمام تلاششان را می‌کنند که مجبور نشوند، تن به ریسک کردن بدهند. فارغ از اینکه بخواهیم ریسک کردن را ارزش‌گذاری کنیم و آن را خوب یا بد بپنداریم لازم است نکته مهمی را یادآوری کنیم: پیش از آغاز سرمایه‌گذاری توان ریسک‌پذیری خود را بسنجید و بدانید تا چه اندازه ریسک‌پذیر هستید.

 

پیش از هر چیز لازم است بدانید معنای توان ریسک‌پذیری چیست؟ به عدم اطمینان و آگاهی از نتیجه یک عمل، ریسک می‌گویند. توان ریسک‌پذیری هم به معنای میزان تمایل افراد به ماجراجویی است. اگر بخواهیم ریسک‌پذیری را بهتر تشریح کنیم باید بگوییم که ریسک‌پذیری یعنی حرکت از نقطه  A به نقطه B بدون اینکه تا حالا آن را تجربه کرده باشیم. ریسک پذیری ترسی را نیز به همراه خودش دارد. ترسی که به علت این حرکت از نقطه A به نقطه B بوجود آمده است. ریسک‌پذیری یک صفت است که در افراد مختلف به میزان‌ متفاوتی وجود دارد؛ برخی توانایی ریسک‌پذیری بالایی دارند و برخی دیگر از توانایی ریسک‌پذیری پایین‌تری برخوردار هستند.

آنچه در این مبحث مورد توجه ما است، اهمیت شناخت کیفیت این توانایی و بهره‌گرفتن از این آگاهی در سرمایه‌گذاری است. پیش از شروع سرمایه‌گذاری، اگر از یک مشاور مالی بخواهید برای شما مسیر سرمایه‌گذاری مناسبی را ترسیم کند، در ابتدا با طرح پرسش‌هایی درصدد سنجش میزان ریسک‌پذیری‌تان برخواهد آمد. سنجش این توانایی به آن‌ها کمک می‌کند بدانند آیا روحیه شما مناسب سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر است یا باید به شما استفاده از صندوق‌های سرمایه‌گذاری و بیمه‌ها را پیشنهاد دهند.

 

 

برای اینکه بفهمید میزان ریسک‌پذیری‌تان چقدر است، کافی است از قوه خیال و تجسم خود استفاده کنید. تصور کنید سرمایه‌ای که اندوخته‌اید در بدترین شرایط ممکن قرار گرفته و بازار مالی‌ای که به آن ورود پیدا کرده‌اید، دچار افت شدیدی شده است؛ آیا با زیانی که متحمل شده‌اید کنار می‌آیید و سعی می‌کنید راهی برای جبران آن پیدا کنید یا آنقدر ناامید و ناتوان می‌شوید که عملا قوه تفکر خود را از دست می‌دهید و کاملا مستاصل و درمانده می‌شوید؟

به طور کلی با توجه به میزان ریسک‌پذیری افراد، 4 دسته سرمایه‌گذاری وجود دارد:

 

برخی سرمایه‌گذاران دوست ندارند زیاد ریسک کنند و به بازده کم راضی هستند. این نوع سرمایه‌گذاری محافظه‌کارانه نام دارد. آن‌ها معمولا جذب بازارهایی می‌شوند که طی مدت زمانی طولانی اندک‌اندک بازدهی پیدا می‌کنند. معمولا به این دسته افراد پیشنهاد می‌شود با خرید بیمه عمر قدم در راه سرمایه‌گذاری بگذارند.

سرمایه‌گذار محتاط شخصی است که دوست دارد به اندازه بازدهی‌ای که به دست می‌آورد، ریسک کند. این دسته سرمایه‌گذاران معمولا به سرمایه‌گذاری‌های سنتی مانند خرید ملک علاقمند هستند؛ ضمن اینکه استفاده از بیمه‌های زندگی با ماهیت سرمایه‌گذاری نیز می‌تواند برای آن‌ها جذاب باشد.

سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر به معنای سرمایه‌گذاری در بازارهایی است که بازدهی بالایی دارند اما باید ریسک بیشتری را هم برای آن تحمل کرد. این نوع سرمایه‌گذاری ضمن اینکه می‌تواند بازدهی بسیار بالایی داشته باشد، ممکن است ضرر عمیقی را به فرد سرمایه‌گذار تحمیل کند. بازارهای نوظهور و سرمایه‌گذاری بر شرکت‌های استارتاپی بستر مناسبی برای علاقمندان به سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر است.

شخصی که می‌خواهد سبد سرمایه‌گذاری‌اش متنوع باشد و هم به بازاری ورود کند که ریسک و بازدهی بالایی دارد و هم بخشی از سرمایه خود را در بازارهای مطمئن‌تر سرمایه‌گذاری کند، سرمایه‌گذار متعادل نام دارد. به چنین فردی پیشنهاد می‌شود، سرمایه خود در چند مجرای سرمایه‌گذاری توزیع کند تا تعادل میان ریسک و بازدهی برقرار شود؛ سرمایه‌گذاری در بازار سهام، بیمه عمر، خرید ملک و... از جمله بسترهای مناسب برای یک سرمایه‌گذاری متعادل است.

 

 

 

برای فهم بهتر توان ریسک‌پذیری لازم است با 5 مفهوم آشنا شوید؛ این 5 عامل تاثیر مستقیم و مهمی در ریسک‌پذیری دارند. همچنین سرمایه‌گذاران باید این عوامل را در نظر بگیرند و براساس توازن ریسک و پاداشی که برایشان مناسب است، نوع سرمایه‌گذاری خود را انتخاب کنند.

 

  1.      بازه زمانی: دوره‌ای که در آن سرمایه‌گذاری صورت می‌گیرد، بازه زمانی نام دارد. در بازه زمانی طولانی‌تر، ریسک بیشتری انجام می‌شود.
  2.      سرمایه‌ خطرپذیر: پولی که مخصوص سرمایه‌گذاری و معامله است و اگر از دست برود، تاثیر قابل توجهی بر سبک زندگی سرمایه‌گذار نمی‌گذارد.
  3.      اهداف سرمایه‌گذاری: اهدافی مانند سرمایه‌گذاری برای بودجه تحصیلی، ازدواج، آغاز شغلی تازه، بازنشستگی و... را اهداف سرمایه‌گذاری می‌گویند.
  4.      تجربه: درک سرمایه‌گذار از دارایی، ریسک و تجربه سرمایه‌گذاری‌های گذشته او را تجربه در سرمایه‌گذاری می‌گویند.

 

باران

چترها را باید بست، زیر باران باید رفت...